Wired News: آیا نوابغ موسیقی تنها یک بار متولد می شوند و چنین استعداد هایی تنها یک بار به دنیا می آیند؟
لوتین : تصور می کنم مفهوم استعداد و توانایی تا حدی در ذهن ما به اشتباه جا افتاده است.اینکه آنچه از نقطه نظر خلق موسیقی در ذهن استیو واندر بوده را کس دیگری یارای پردازش ندارد منطقی نیست .نمی توانیم بگوییم تنها موزارت یک بار متولد شده و کس دیگری با آن توانایی دیگر پا به عرصه نمی گذارد شاید بهتر باشد بگوییم موسیقی موزارت یک بار با موزارت متولد شده است اما فنا ناپذیر است چرا که موزارت های جدید متولد می شوند. از سوی دیگر هیچ مدرکی در دست نیست که ثابت کند افراد با استعداد از ساختار مغزی متفاوت و یا سیستن عصبی متفاوت در هنگام تولد برخوردارند البته می دانیم زمانی که فرد در یک رشته تخصص پیدا می کند مغز وی توانایی تحلیل و صدور فرمان های درخواستی را با سرعت بیشتر بدست می اورد که به دلیل تشکیل روابط یبشتر سلول های مغزی با یکدیگر است.این روابط که مانند سیم های برق کشی ساختمان هسنتد در کودکی به مراتب سریع تر رشد می کنند بنابراین کودکان ساده تر سازهای دشواری چون ویولن و پیانو را می اموزند و بیشتر بزرگان موسیقی نیزچون از کودکی موسیقی را آغاز نمودند به همین دلیل موفق شدند البته در کنار آنها بزگانی چون چایکوفسکی و شوئنبرگ هم هستند که در بزرگسالی اولین قدم های آموزشی را برداشتند و موفق شدند که ثابت می کند همه چیز پیوند های بین نورون ها نیست.عامل محیط نیز نقش اساسی دارد.البته توانایی های ژنتیک افراد را هم نیاید از یاد برد ممکن است فردی از لحاظ فیزیولوژی به گونه ای متولد شود که صدای خوشایندی داشته باشد اما این موضوع هیچگاه موفقیت وی را به عنوان خواننده تضمین نمی نماید.
Wired News : دستاورد های جدید شما در رابطه با مغز چه بود؟
لوتین : در واقع توانستیم نقشه ای از نقاطی که در مغز به احساسات عاطفی و احساسات فیزیکی در رابطه با موسیقی اختصاص دارند تهیه کنیم و به تحلیل تاثیرات موسیقی های مختلف بر جامعه بپردازیم.به عنوان نمونه متوجه شدیم که لب جلویی مغز که BA47 نام دارد ما را در پیش بینی قسمت بعدی موسیقی یاری می کند, در واقع این قسمت باعث می شود تا ما ملودی و ریتمی که هنوز در روند موسیقی ارائه نشده را در ذهن تصویر کنیم.
Wired News : تحقیقات شما در زمینه افرادی که از اختلالات مغزی رنج می بردند چه نتیجه ای در بر داشت؟
لوتین:به این نتیجه رسیدیم که توانایی درک موسیقی متشکل از یک سری قاباییت های متفاوت است و از دست دادن یک یا چندین یک از این قابلیت ها لزوما به از دست دادن درک موسیقی ختم نمی شود.به عنوان نمونه فردی که قابلیت درک ریتم را از دست داده هم چنان ملودی را درک می کند.این موضوع در مورد حواس دیگر از جمله بینایی هم صدق می کند و فردی که قابلیت درک اجسام را از دست می دهد هم چنان رنگ را درک می کند.با این وجود از دید صد در صد بهره نمی برد.
Wired News : در کتابتان به این موضوع اشاره کردید که تحقیقان شما بر پایه ذهن بوده و نه مغز.در این مورد توضیح بفرمایید.
لوتین: مغز عضوی است متشکل از خون و آب,یک سری نورون و مواد شیمیایی در حالیکه ذهن احساسات و ادراک ماست که از مغز نشات می گیرد از آنجا که موسیقی در درجه اول احساس آدمیست ما ذهن و مغز را مورد مطالعه و ذهن را معیار قرار دادیم.
Wired News : چرا انسان موسیقی را خلق و سپس تکامل داد؟
لوتین : نظریه های متفاوتی وجود دارد.نظریه داروین بر این اساس است که انسان موسیقی را برای ابراز حساسیت های روحی ,فیزیکی و هوشی خود نسبت به جنس مخالف خلق و سپس بر توسعه آن همت گماشت.نظریه دیگری نیز وجود دارد که بر این عقیده است موسیقی تصادفی تکاملی بوده است به این معنا که زبان موسیقی را برای خلق لذت شکل داده است البته در این میان نظریه کامل تری هم به چشم می خورد که موسیقی را نیاز زیباشناختی انسان و منشا آن را در زیبایی های پیرامون وی همچون طبیعت و حیوانات معرفی می کند.
Wired News : آیا حیوانات نسبت به موسیقی درک زیبا شناختی دارند؟
لوتین: هیچ دلیل مستندی بر این ادعا در دست نیست که به عنوان نمونه آواز پرندگان آن چنان که ما موسیقی را برای خلق زیبایی به کار می بریم از سوی پرندگان به کار رود و به طور کلی اصول پایه به کار گرفته شده توسط ما در خلق موسیقی در قلمرو حیوانات وجود ندارد.
با این وجود تاثیرات موسیقی_نه در بعد زیباشناختی آن_برحیوانات و حتی گیاهان ثبت شده است.
Wired News : رابطه موسیقی و احساسات در مغز چگونه است؟
لوتین : موسیقی دقیقا همان قسمت هایی از مغز را فعال می کند که اعمال لذت بخشی همچون خوردن یک غذای لذیذ در هنگام گرسنگی,ارگاسم ,مصرف ماده مخدر از سوی یک معتاد و استراحت در آرامش پس از روزی پر تنش آن قسمت ها را فعال می کند.در حقیقت دو ماده سروتونین و دوپامین در هنگام گوش فرا دادن به موسیقی نقش خود را به خوبی ایفا می کند.
Wired News : آیا از موسیقی می توان به عنوان عامل ضد افسردگی نام برد؟
لوتین : در حقیقت این موضوع صحت دارد بیشتر مردم به ویژه در جوامع غربی از موسیقی برای به کنترل در آوردن احساسات خود استفاده می کنند که می تواند یک موسیقی فرح بخش در آغاز روز ,یک موسیقی انرزی زا در هنگام ورزش و یک موسیقی آرامش بخش پس از یک روز کار سخت باشد.
Wired News : در تحققیقات شما به مورد جدیدی به نام کرمگوش*** اشاره شده است.در این مورد توضیح بفرمایید؟
لوتین : در واقع آلمان ها اول بار این پدیده را شناسایی کردند و کرمگوش به نوعی موسیقی می گویند که شنونده نمی تواند آن را از ذهن خود بیرون کند به نحوی که وی را آزار دهد.نیل یانگ پیشنهاد کرده است که موسیقی را فرد بنویسد تا مانند افکار مشوش که پس از نوشتن دیگر آزار دهنده نیستند از وی فاصله بگیرد اما چون بسیاری از افراد جامعه توانایی نوشتن موسیقی را ندارند توصیه می شود به پزشک مراجعه شود.داروهای Prozac و
Ativan برای درمان این معضل امروزه تجویز می شوند.
* This Is Your Brain on Music: The Science of a Human Obsession
** Daniel Levitin
*** Earworm
مترجم : پورنگ ظریف کریمی - کنسرواتوار موسیقی تهران
|