آرشيو اخبار

  فاضل جمشيدي» نامه سرگشاده‌اي به داريوش پيرنياكان عضوهيات مديره و هيات مؤسس خانه موسيقي نوشته كه نسخه‌اي از آن به خبرگزاري فارس ارسال شده است، در اين نامه خطاب به پيرنياكان آمده است: هرگز تصور نمي‌كردم روزي مجبور به نوشتن چنين نامه‌اي شوم آن هم به هنرمندي چون شما كه در سن 24-23 سالگي خود از محضرتان راهنمايي گرفته و بهره بردم و باور نيست كه گذشت زمان و تحولات آن مرا به نوشتن اين مرقومه به شما وادار كرده كه البته به هنرمندي است كه به گردن جامعه حق داشته و دارد.

  جناب «پيرنياكان»اين يادداشتي است كه از سردرد و نه از سر همتايي.... از سر ضرورت و نه از راه سرزنش و ملامت. همواره انديشيدم سال‌هايي را كه در ارتباط با امور مشترك كاري،مستقيم يا غيرمستقيم،گاه و بيگاه در كنار و يا رو به روي هم ... در نهادي چون خانه موسيقي گذرانديم،مي‌توانستيد سرمايه گذاري ‌ نماييد براي جواناني كه بعدها ممكن است به اين عرصه وارد شوند.
هميشه مي انگاشتم كه حضور مستمر شما در مراكز شوراها و نهادهاي مهم تصميم گيري موسيقي كشور و حضور من با اندك بضاعتي در امور مديريتي اجرايي و هنري مي‌توانست به همدلي بيشتر و راهگشايي حل پاره‌اي از مشكلات و مسائل مبتلا به اين جامعه فرهنگي منجر شود و باز فكر مي‌كردم حضور اساتيد مختلف حاضر در صحنه موسيقي و امور مرتبط با آن مي‌تواند به شما انگيزه بيشتري عطانمايد.
جمشيدي ادامه داده است: تابيش از پيش به مصالح اين عرصه مهم بينديشيد و بپردازيد.اميدوار بودم كه درك و برداشت شمااز مشكلات به همراه حضور دائمي و مستمرتان در كنار مديران و تصميم‌گيران مراكز مختلف و همچنين حضور بلاانقطاعتان در هيأت مديره خانه موسيقي از ابتداي تأسيس تاكنون بتواند چنان عمل نمايد كه هيچ چيز برايتان مهمتر از حفظ و صيانت از باريكه آب زلال خانه موسيقي نباشد و تاكنون اميد داشتم كه دشواري‌ها و سختي‌هاي كار اجرايي و اداري در كشورمان آن قدر برايتان روشن باشد كه سپاس دار و شكرگذار امور انجام شده در بخش‌هاي مختلف اجراي خانه خودتان يعني خانه موسيقي باشيد.
هنرمند گرامي:اگر در مباحث هفته‌هاي اخير موضوع ناسپاسي و ناشكري برخي از دوستان و هنرمندان نسبت به فعاليت‌هاي خانه موسيقي مطرح شده و اگر نگراني اصلي دلسوزان و مراقبان نهال نوپاي خانه موسيقي اين است كه شاخ و برگي از آن نشكند و اگر دغدغه اصلي هنرمندان اين است كه چشمه جوشان كوچك خشك نشود و... همه به خاطر وجود دغدغه خاطري است كه سال هاي سال است در ذهن و جان دوستداران موسيقي شكل گرفته است و شما كه حافظه قوي و حضور ذهن فراوان داريم بهتر از همه مي دانيد چه خبر است؟ شما مي‌دانيد خانه از كجا شروع كرد چگونه؟و با چه امكاناتي؟ و الان در چه وضعي است؟و چه كساني بار اصلي را طي سال‌هاي سال با كمترين و ناچيزترين امكانات كشيدند و چه كساني در كنار نشستند و از «كاركردن ديگران رنج بردند»ريال،شما بهتر از همه مي دانيد كه كار در اين عرصه به چه ميزان دشوار بود به خصوص با مشكلات فراوان مادي. اگر ديگراني كه دستي بر آتش ندارند بر مجموعه امور خرده بگيرند و ناسپاسي نمايند رواست اما بر آناني كه در ميانه امور بوده‌اند و شاهدهر روزه،نه! واگر بر مدار انصاف و مروت باشيم و قضاوت نماييم،باور مي‌كنيم كه بر محور خود حركت كرده‌ايم تا ما.
آقاي «پيرنياكان»؛ ما هميشه در خانه موسيقي تلاش كرديم كه كارمند و اداره نباشيم و هنرمندان را هم ارباب رجوع تصور نكنيم.... هنرمندان اصلي ترين پشتوانه و سرمايه ما هستند حضور تعداد زيادي از هنرمندان موسيقي در اين خانه از پير و جوان استاد و شاگرد،شهري و روستايي و.... گسترش روابط عاطفي فيمابين اعضاي به دليلي تعدد ديدارها، جلسات و مجامع باعث ايجاد يك تعصب و نگاه مشترك گرديده است. ممكن است اعضا نسبت به مسئولين و مديران و همكاران خانه موسيقي كمتر از ميزان مشكلات و كمبودها مطلع باشند اما ويژگي برجسته و اصلي شان اعتماد به دست اندركاران آن است ....چرا كه همواره تلاش كرديم انتقادات را بشنويم و چراغ راه كنيم... صد البته كار اجرايي خطا و اشتباه هم دارد كه همه مي‌دانند ديكته نانوشته غلط هم ندارد.
اي كاش بخشي از اوقات خودرا به انجام يك كار اجرايي در بخش موسيقي مي‌گذاشتيد كه «خفته خبر ندارد سر بر كنار جانان كاين شب دراز باشد در چشم پاسبانان.
دوست گرامي اگر استاد«گنجه‌اي» تكيه كلامي دارد كه اين خانه «خانه عشق» است و اگر به آن اعتقاد داريد،بدانيد كه در خانه عشق و بر محور عشق چيزي جز عشق و گذشت و سپاس وجود ندارد.
خانه موسيقي كه از هيچ بنا شد و اكنون با امكانات نسبي و گسترش فعاليت‌هايش و حضور ارزشمند هنرمندان موسيقي يكي از محوري و اصلي ترين بنيادهاي موسيقي كشور است جاي مهر دوستي ،قدرشناسي و سپاسگذاري است.
سپاس بر خداوندي كه نعمت‌هاي زيادي را به ما داده است اگر اين عنصر مهم كه هديه بزرگ والامقام ترين آهنگساز هستي بخش است را از دست داده‌ايم.بهتر است جايگاه اجرايي و مديريت خود را كه از جامعه فرهنگ و هنر تحويل گرفته‌ايم به هنرمندان و دوستان ديگري كه از اين صنعت الهي برخوردارند واگذار نماييم و طمع نورزيم بر اين نهال كوچك با چند شكوفه زيبا.
خبرگزاری فارس