|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
تاريخ ارسال : 1387/02/16
چایکوفسکی
|
|
هنرمندی دردمندی
"هنگام آهنگسازی شور و احساس چنان مرا می گدازد و در ذهنم شعله می کشد که تمام کسانی که موسیقی ام را می شنوند بازتابی از آنچه بر من گذشته است را تجربه خواهند کرد"
چایکوفسکی
پیتر ایلیچ چایکوفسکی در 7 مه 1840 در شهر کامسکو وتسک متولد شد.زمانی که فقط 6 سال داشت قادر به خواندن زبان های فرانسه و آلمانی بود و در هفت سالگی علاوه بر سرودن شعرهایی به زبان فرانسه تعلیمات پیانوی خود را آغاز کرد. این هشت سال دلپذیر از زندگی چایکوفسکی بود که بارها در خاطراتش از آن به نیکی یاد می کند : "در جنگل های دور افتاده بزرگ شده ام و از همان کودکی درونم را از زیبایی توصیف ناپذیر و خاص موسیقی بومی روسیه می انباشتم".
در سال 1848 پدر وی که مهندس معدن بود از شغل خود استعفا داد ، خانواده و به دنبال آن پیتر 8 ساله وارد مرحله سختی از زندگی و نقل مکان های پی در پی شدند. در سال 1850 در کلاس های حقوق الهی (فقه) سنت پترزبورگ شرکت کرد و در سال 1859 به عنوان کارمند دادگستری مشغول به کار شد ولی در سال 1863 استعفا داد تا بتواند وارد هنرستان موسیقی تازه تاسیس سنت پترزبورگ شود.
چایکوفسکی در مکتب آنتون روبنشتاین در کنسرواتور سنت پترزبورگ به تحصیل پرداخت. چایکوفسکی اصول موسیقی کلاسیک غربی و جریان موسیقی توصیفی را در روسیه ادامه داد و به ترویج این مکتب در مقابل شیوه ی گروه پنج نفری پرداخت.
اگر چه او قواعد سنتی موسیقی اروپا را اساس کارهای خود قرار داد ولی به موسیقی محلی و افسانه های روسی هم بسیار توجه نشان می داد.
از آثار او می توان به "اوزن انگین" ؛ "بی بی پیک (Queen of spandes)" ؛ "دریاچه قو
(Swan lake)" ؛ "زیبای خفته (Sleeping beauty)" ؛ "فندق شکن (The Nutcracker)" ؛ اورتورهای "فرانچسکا داریمینی" و "رمئو و ژولیت" و نیز یک کنسرتو ویولن و 3 کنسرتو پیانو و 6 سمفونی اشاره کرد. اورتور رمئو و ژولیت از آثار برجسته ی وی به شمار می رود که ادامه ای از پوئم سمفونی ها و اورتورهای توصیفی فرانتس لیست و مندلسون به شمار می رود با این تفاوت که مانند اورتور نیمه شب تابستان به متن دقیق داستان وابسته نیست بلکه به صورت یک فانتزی روی درام رمئو و ژولیت تصنیف شده است.
چایکوفسکی از مواجه شدن با ارکستر (حتی به عنوان رهبر) وحشت زده بود و از ترس اینکه مبادا سرش پایین بیافتد با دست راست ارکستر را رهبری می کرد و دست چپش را زیر چانه می گذاشت تا سرش را بالا نگه دارد.
در سال 1877 یکی از شاگردانش به نام آنتونیا میلی کوا به وی اظهار علاقه کرد و تلویحا تهدید به خود کشی کرد. چایکوفسکی که در آن زمان مشغول نوشتن اوپرای "اوزن انگین" بود ، ناچار شد پیشنهاد آنتونیا را بپذیرد اما بعد از 9 هفته این ازدواج به جدایی انجامید و شوک ناشی از این ماجرا و روزهای سختی که بر چایکوفسکی گذشت به حدی بود که اقدام به خودکشی کرد اما توسط برادرش نجات یافت و بعد از طی دوران نقاهت برای تمدد اعصاب به سوئیس و پس از مدتی به ایتالیا رفت. چایکوفسکی تا پایان زندگی اش حمایت های مالی خود را از آنتونیا دریغ نکرد اما آنتونیا روابط متعددی با دیگران برقرار کرد و در نهایت در سال 1917 در یک آسایشگاه روانی در گذشت.
در سال 1878 مادام نادژدا وان مک ، چایکوفسکی را تحت حمایت مالی خویش قرار داد و او را به مدت یک سال از تدریس در هنرستان موسیقی مسکو معاف کرد تا زمان بیشتری برای آهنگسازی داشته باشد. مادام نادژدا و چایکوفسکی هرگز یکدیگر را ملاقات نکردند اما مکاتبات فراوانی با یکدیگر داشتند. چایکوفسکی سمفونی چهارم خود را در ستایش مادام نادژدا نوشت. پس از آن چایکوفسکی شهرت قابل توجهی در روسیه و آمریکا و انگلستان کسب کرد.
سال های 1888 و 1889 به عنوان رهبر ارکستر به آلمان و فرانسه و انگلستان سفر کرد. پس از تولید و اجرای قطعه "زیبای خفته" در سال 1890 برای تکمیل "بی بی پیک" به فلورانس رفت. در همین اثنا حمایت های مادام نادژدا به علت مریضی یا فشارهای وارد از طرف خانواده اش قطع شد و با این که در آن زمان چایکوفسکی توانایی مالی قابل توجهی داشت اما این قطع رابطه صدمه ی جدی به روحیه ی او وارد آورد.
ولتر دامروش- موسس و رهبر ارکستر سمفونیک نیویورک- در سال 1891 از چایکوفسکی برای انجام یک سفر هنری دعوت کرد اما چایکوفسکی بعد از عبور از مرز روسیه خیلی زود دچار دلتنگی شد بطوری که حتی توقف چند روزه ای که در فرانسه برای استراحت داشت نتوانست مشکلات روحی او را بهبود ببخشد ، بخصوص آن که روز قبل از حرکت از پاریس به آمریکا با خبر مرگ خواهرش در روزنامه مواجه شد و این خبر برای وی چنان ناراحت کننده بود که چیزی نمانده بود از این سفر منصرف شود ، با این وجود پس از گذراندن چند روز سخت در 27 آوریل 1891 وارد نیویورک شد. اما حضورش در مراسم افتتاحیه تالار کنسرت شهر(Concert hall) او را خوشحال کرد چنان که در خاطراتش می نویسد : "بنظر می رسد که در اینجا ده ها برابر بیشتر از اروپا شهرت دارم". به جز وقت هایی که غم دوری از روسیه او را آزرده خاطر می کرد از سفر به آمریکا خوشنود بنظر می رسید. پس از رهبری 4 کنسرت در نیویورک و فیلادلفیا و بالتیمور و سفری خاطره انگیز میان واشنگتن و نیاگارا به روسیه بازگشت.
در فوریه 1892به پاریس رفت اما چنان دستخوش دلتنگی وطن و عواطف سرد مردم اروپا شد که از ادامه ی تور هنری در شهر های اروپا صرف نظر کرد.
او به انجمن موسیقی روسیه وعده داده بود که اثر جدیدی برای کنسرتی که قرار بود در 19 مارس در سنت پترزبورگ اجرا شود تصنیف کند اما چیزی در دست نداشت ، با سرعت قطعاتی از رقص باله ای که در دست تصنیف داشت را برگزید و آن ها را برای ارکستر تنظیم کرد و به این ترتیب قطعه ی معروف "فندق شکن" را تهیه کرد.
در شب های اجرای این کنسرت مردم تقاضای تکرار آنرا می کردند و از آن پس این سوئیت به عنوان یکی از محبوب ترین تصنیفات غیر سمفونیک چایکوفسکی برای ارکستر مورد توجه قرار گرفت.
در سال 1893 به دریافت دکترای افتخاری موسیقی از دانشگاه کمریج نائل آمد و نوشتن سمفونی ششم(Pathetique به معنای حزن آور) را که در سال 1891 آغاز کرده بود را به اتمام رساند ، که به اعتقاد شخص چایکوفسکی بهترین اثرش بود و چند روز بعد در 6 نوامبر سال 1893 در اثر ابتلا به وبا در گذشت.
منابع :
"A History of Russian Music" by Francis Maes university of California Press
www.sharghnewspaper.com
|
|
تهيه و ارسال توسط : روابط عمومی کنسرواتوار تهران و موسسه آموزش عالی آزاد نهاوند
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
88913010 (021)98+ |
خيابان كريمخان زند ، ابتداي خيابان استاد نجات اللهي ، پايين تر از كليسا ، ساختمان 299 |
|
info@TehranConservatory.ir |
CopyRight © 2007 All Right Reserved Tehran Conservatory of Music |
|
|
|
|
Web Design : Ati Net Co . |
|
Programmer : Hassan Rashidi |
|